ذهن پریشان

 : http://today.bloghaa.com

بعضی وقتا برای آروم شدن چشمامو میبندم

بعضی وقتا به سقف خیره میشم بدونِ دلیل میخندم

یه روزایی پامیشم از خواب با یه دلهره

حس میکنم تمام دنیا از دستم دلخوره

روی خوش


روی خوش زندگی ، یک کلمه و یا حتی یک جمله ی زیبا . برای من که اینگونه بوده است . چیزی در حد یک نمایش ، سکانس آخر یک فیلم ، رویایی کودکانه . مگر چیزی بیشتر از این هم میتواند باشد ؟ در دنیای واقعی این کلمات مثل توهم است ، مقصدی که دور از دسترس است . تنها بهانه ای است تا تو را مجبور به تلاش بیشتر کند اما در واقع مانند باتلاق می ماند . هر چه بیشتر تلاش میکنی ، بیشتر فرو میروی و هیچ راه فراری نداری .

پس ای همسفر دنیای پوچ ، دنیای سختی و عذاب آور ؛ برای ادامه راه به دنبال بهانه ی دیگری باش ، تا سرخورده ی توهمات خود نشوی .

زندگی روی خوش ندارد !!!

گذشته


مدتی است روزهای عمرم را بیهوده می گذرانم و تنها به دنبال نابود کردن گذشته ام هستم . به دنبال فراموش کردن اتفاقهایی که مرا به اینجا رسانده . لحظه هایی که همیشه مثل سایه دنبال من هستند و برای من ، تنها بار سنگینی هستند که باید تا آخر عمر آها را به دوش بکشم .
اما انگار قرار است به این نتیجه برسم که با این کار تنها خاطراتم را مرور میکنم . خاطراتی که گاه تلخ و گاهی شیرین بودند . هرچه کنم این گذشته با من است پس بهتر این است یا از آن درس بگیرم یا به حال خودش رهایش کنم . باید تلاش کنم آینده ام را مثل گذشته از دست ندهم .