چند روزیه دلم میخواد یه مطلب جدید بنویسم اما نمیشه . حال و حوصله خودمم ندارم . دست و دل به هیچ کاری نمیاد .
امروز این آهنگه هایده رو گوش دادم دیدم شدید با حال و احوال این روزای من جوره ، یه جورایی انگار واسه من گفته . ترجیح دادم اینو جای یه مطلب بذارم . امیدوارم خوشتون بیاد
ای خدا ای خدا ای خدا
دیگه دنیا واسه من تاریکه زندگی کوره رهی باریکه
آخر قصه ی من نزدیکه
این منم از همه جا وا مانده از همه مردم دنیا رانده
رانده و خسته و تنها مانده
عشق بی غم توی خونه خنده های بچه گونه
به دلم شد آرزو
بازی عمرمو باختم آخه امیدی که ساختم
عاقبت شد زیر و رو
تو بر من ای فلک بیداد کردی دل شاد مرا ناشاد کردی
شکستی در گلویم شوق اواز نصیبم ناله و فریاد کردی
هایده همیشه شاهکاره
اگر اهل موسیقی هم باشی دلت که گرفت آهنگ ببزن تارشو گوش کنی و بعد بری سراغ سازت زیر و رو می شی
هایده هیچ موقع تکرار و تکراری نمیشه
هنوز خیلی زود هست واسه این حرفا
به جاهای خوبش هم میرسی
امیدوارم زودتر برسیم چون دارم خسته میشم
شعرهای هایده رو دوست دارم . هرچند جواد بازیه ولی دوست داشتنیه . مخصوصا برای نسل من و امثال من .
ای بابا، قرار بود که برسد مژده که ایان غم نخواهد ماند، بیا بیرون دیگه
+می دونی، هایده خیلی دوستت داشت ولی فرصت نشد بهت بگه، اینو واست خوند وقتی بزرگ شدی بدن بهت