تنهایی هم عالمی داره واسه خودش .گاهی اوقات خوشحالی که تنهایی . خودت هستی و خودت .
اما بعضی وقتها دلت میگیره . دلت می خواد کسی باشه تا باهات هم صحبت بشه ، دوست داری کسی باشه که این تنهایی رو ازت بگیره حتی با گیردادن های الکی ، غر زدناش ، بهانه گیریاش و ...
جالبه ؛ وقتی کسی رو داری دنبال تنهایی می گردی ، وقتی هم که تنهایی دنبال کسی می گردی تا از تنهایی فرار کنی .
آدمیه دیگه ، هیچ موقع تعادل نداره
درسته
آدمیست و یه دنیا حرف و یه دنیا سکوت . باید یاد بگیریم حرفهامون رو اون وقتی بزنیم که کسی رو داریم و سکوت و تنهاییمون رو بذاریم برای وقتی که کسی رو نداریم .
آدمیست و تجربه کردن تجربه ها
باید تعادل رو پیدا کرد
شما پیدا کردی به ما هم نشون بده
سلام
دیالکتیک تنهایی نوشته اوکتاویو پاز را خوانده ای؟
نه نخوندم ، چطور ؟ مشابهتی با این مطلب داره ؟
خیلی زیبا بود
.
.
.
.
.
باهاتون موافقم.
مرسی
کتاب کوچیکیه
بخون ارزشش رو داره
در مورد تنهاییه منتها یه کم خاص تر
پس یادم باشه ازت بگیرم بخونم
اگه آدمیزاد توی کاراش تعادل رو رعایت میکرد که این دنیا میشد بهشت برین
سلام دوست گرامی
ممنون از حضورتون
اگر فقط اندکی تعادل بود ...
سلام
مرسی ، منم ممنونم از حضورتون
دمت گرم
واقعا زدی به هدف
خواهش میکنم